اکران خانوادگی
به نام خدا
امسال دوباره برای شب یلدا دور هم جمع شدیم . مثل هر سال خنده و گفت و شنید و حافظ و خاطرات و ... . اما امسال یک برنامه جدید به برنامه های مرسوم شب یلدای ما اضافه شد !
درست حدس زدید.
مثل همیشه تلوزیون روشن بود البته تقریبا بیننده ای نداشت. شبکه نمایش و یک فیلم خارجی پرضد و خورد و البته برای بعضی جذاب!
جشنواره ششم نزدیک است و ما سخت مشغول انجام مقدمات. صبح جلسه هماهنگی بود و من باید فیلم ها را دسته بندی می کردم. هارد دست من بود. ناگهان فکری به ذهنم رسید. از دختر خاله لب تاپ گرفتم و از پسرخاله کابل HDMI .همه چیز آماده ست.
یک شروع جذاب با ابراهیم در آتش برای بچه ها و تا تمام شود با دو سه نفری که در جمع عماری بودند همه را جمع کردیم و جو دادیم.
ظرفها شسته شده بود و همه جمع شدند . حالا باید با یک فیلم جذاب و همه پسند به این تنور داغ نان عمار را می چسباندیم . پس اولین فیلم شد علمک!
:)
با اولین برخورد با علمک همه زدند زیر خنده و توجه ها جلب شد. دست کارگردان درد نکند با این فیلم جذابش!!
حالا که همه حواسها جمع است نوبت فیلم های بعدی می رسد :
بچه و مرد
عشق ، عادت ، ...
و در نهایت لکه.
تخمه و هندوانه و ... جای شما خالی ! سینمایی شده !
حالا ساعت 30 دقیقه بامداد است و اکران یلدایی ما تمام شده. فقط یک کار مانده و آن پیگیری از اقوام برای نظر سنجی و بازخوردگیری. اما باید بماند برای بعد چون همه دارند خداحافظی می کنند و متعجبند که چرا امسال یلدا کوتاه تر از سالهای قبل شد ؟!!!
:))
یا علی